اگر از افراد دورو برتان سوال کنید که هوش چی هست؟ بیش تر آن ها از عقل انسان یا IQ به عنوان هوش یاد می کنند. اما به راستی هوش چیست و چه کارکردهایی دارد؟ می توان گفت که هوش در تمامی افراد یکسان و به یک اندازه نیست و تفاوتهای فردی در این زمینه بسیار تاثیرگذار است. عواملی مانند فیزیولوژیک، وراثت، یادگیری، شرایط خانوادگی، شرایط محیطی – اجتماعی و فردی بر اندازه هوش تأثیرگذارند. برخی از روانشناسان معتقدند که هوش یک توانایی عمومی برای درک مطلب و استدلال است و خود را به صورتهای گوناگون نشان میدهد. در واقع ما با استفاده از هوش میتوانیم در برابر چالش هایی که با آنها روبرو می شویم، رفتاری مناسب از خود نشان داده و کنش و تعاملات سازندهای با دیگران داشته باشیم و به حل مسائل زندگی اقدام نماییم.
انواع هوش ۹ گانه گاردنر : شما جزو کدام دسته هستید؟
هاوارد گاردنر در کتاب قاب های ذهنی انواع چندگانه هوش را معرفی می کند. در اینفوگرافی زیر می توانید انواع هوش ۹ گانه گاردنر را ببینید و تشخیص دهید شما جزو کدام دسته هستید.این شکل به خوبی نشان دهنده انواع هوش است و شما می توانید از سایت تلنت یاب این تست را بزنید.
هوش عاطفی( هیجانی ) چیست ؟
برای سال های متمادی تصور بر این بود که ضریب هوشی یا IQ نماینده میزان موفقیت افراد است. در مدارس معیار اهدای جوایز به دانش آموزان تست هوش بود و حتی بعضی از شرکت ها برای پاداش از تست هوش استفاده میکردند. در دهه اخیر محققان در یافتند که IQ تنها شاخص ارزیابی موفقیت یک فرد نیست و هوش عاطفی یا هیجانی EQ نقش بیشتری در موفقیت افراد دارد. هوش عاطفی زمانی مورد توجه قرار گرفت که دنیل گولمن در سال ۱۹۹۵ کتاب خود را با عنوان ” چرا هوش عاطفی می تواند مهمتر از IQ باشد؟ ” به چاپ رساند. بعضی پژوهشگران بر این عقیده اند که IQ در خوش بینانه ترین حالت ۱۰ الی ۲۵ درصد از واریانس متغیر عملکرد را تبیین می کند. برای هوش هیجانی تعاریف مختلفی وجود دارد که در زیر به برخی از آن ها اشاره شده است:
- علم به این که احساسات شما چیست و چگونه باید از آن ها در جهت تصمیم گیری به نحو احسن استفاده کنید می گویند.
- هوش هیجانی (عاطفی)، توانایی برای مدیریت اضطراب و کنترل تنش ها و انگیزه، امیدواری و خوش بینی در مواجهه با موانع در راه رسیدن به هدف است.
- هوش هیجانی (عاطفی)، در حقیقت راهی است برای زیرک بودن.
- هوش هیجانی (عاطفی)، همدلی است، درک این که اطرافیان شما چه احساسی دارند.
- هوش هیجانی (عاطفی)، یک نوع مهارت اجتماعی است، همراهی با مردم، مدیریت عواطف و احساسات در روابط و توانایی ترغیب و رهبری دیگران. “
هوش هیجانی در اصطلاح عمومی سطح توانایی ما برای موارد زیر است:
- شناخت و درک احساسات و واکنشهایمان(خودآگاهی)؛
- مدیریت، کنترل و تطبیق احساسات، خلقوخو، واکنشها و پاسخهایمان (مدیریت خود)؛
- مهار کردن احساسات به منظور انگیزه دادن به خودمان برای اقدام کردن و متعهد شدن به عمل مناسب، پیروی از آن و تلاش برای دستیابی به اهدافمان (انگیزه)؛
- تشخیص احساسات و درک عواطف دیگران برای برقراری ارتباط مؤثر با آنها (همدلی)؛
- برقراری ارتباط با دیگران در موقعیتهای اجتماعی، رهبری کردن، مذاکره بر سر درگیریها و کار گروهی بهعنوان بخشی از یک تیم (مهارتهای اجتماعی).
می توان گفت که هدف از تقویت هوش هیجانی (عاطفی)، آگاهی از احساسات و تربیت آن ها برای غلبه بر موانع زندگی است. اولین قدم برای افزایش هوش هیجانی (عاطفی)، خودآگاهی است. خودآگاهی یعنی شما چه احساسی دارید و چرا دچار آن احساس شده اید. اگرچه ممکن است این کار در بدو امر برای بعضی از افراد مشکل باشد، اما زمانی که فرد شروع به درک خود می کند، می تواند دیگر مهارت های احساسی اش را نیز توسعه دهد و در نهایت به هوش عاطفی بالایی دست یابد.
هوش هیجانی، آیکیو، و شخصیت با هم تفاوت دارند
قبل از اینکه بگوییم چرا موفقیت به هوش هیجانی نیاز دارد باید بیان کنیم که هوش هیجانی به عنصری از رفتار انسان اشاره دارد که از عقل مجزا است. هیچ ارتباط شناختهشدهای بین آیکیو و هوش هیجانی وجود ندارد؛ شما نمیتوانید به سادگی براساس میزان باهوشی یک فرد هوش هیجانی او را پیشبینی میکنید. هوش، توانایی یادگیری شما است، و سطح آن در ۵۰ سالگی همان است که در ۱۵ سالگیتان بود. از طرف دیگر، هوش هیجانی مجموعهی قابل انعطاف از مهارتها است که میتوان با تمرین آنها را کسب کرد و بهبود بخشید. هرچند هوش هیجانی بعضی آدمها بهطور طبیعی بیشتر از سایرین است، اما حتی اگر از بدو تولد هوش هیجانی بالایی نداشتهباشید باز هم میتوانید آن را پرورش بدهید.
هوش هیجانی بخشی ضروری از شخصیت کلی فرد است.
شخصیت آخرین قطعهی این پازل است. شخصیت “سبک” ثابت هر فرد است که معرف هر یک از ما است. شخصیت نتیجهی ترجیحات ذاتی ما، از قبیل تمایل به درونگرایی یا برونگرایی است. با این حال، مانند آییکو، نمیتوان از شخصیت برای پیشبینی هوش هیجانی استفاده کرد. همچنین، شخصیت هم مانند آیکیو در تمام عمر ثابت است و تغییر نمیکند. آیکیو، هوش هیجانی، و شخصیت هر یک حوزهی منحصر بهفردی را پوشش میدهند و کمک میکند توضیح دهیم چهچیزی رفتار و منش یک فرد را تعیین میکند.
هوش هیجانی رفتار را پیشبینی میکند
هوش هیجانی تا چه حد روی موفقیت حرفهایتان اثرگذار است؟ جواب کوتاه آن این است: خیلی زیاد! این روشی قدرتمند برای متمرکز کردن انرژیتان در مسیری با نتیجهای شگرف است. وبگاه تلنتاسمارت(TalentSmart) هوش هیجانی را در کنار ۳۳ مهارت دیگر که در محل کار مهم هستند سنجید و پیبرد هوش هیجانی قویترین عاملی است که میتوان با استفاده از آن عملکرد را پیشبینی کرد، و ۵۸ درصد موفقیت را در انواع شغلها توضیح میدهد. هوش هیجانی شما اساس مجموعهای از مهارتهای مهم است، و روی بیشتر کارهایی که میکنید و چیزهایی که میگویید اثرگذار است.
بطور طبیعی، آدمهایی که هوش هیجانی بالایی دارند پول بیشتر درمیآورند، یعنی بهطور متوسط سالانه ۲۹۰۰۰ دلار بیشتر از آدمهایی که میزان هوش هیجانی کمی دارند. پیوند هوش هیجانی و درآمد آنقدر مستقیم است که هر درجه افزایش هوش هیجانی ۱۳۰۰ـ دلار به حقوق سالانه میافزاید. این یافتههای درمورد همهی آدمها در همهی صنایع، در همهی سطوح، در هر منطقه از دنیا صدق میکند. ما تاکنون نتوانستهایم شغلی را پیدا کنیم که در آن عملکرد و پرداخت پیوستگی عمیقی با هوش هیجانی نداشتهباشد.
شما میتوانید هوش هیجانیتان را افزایش دهید
منبع فیزیکی هوش هیجانی، برقراری ارتباط بین “مغز” هیجانی و عاقل است. مسیر حرکت هوش هیجانی در مغز، از طناب نخاعی آغاز میشود. احساسات اولیهی شما وارد اینجا میشوند و باید قبل از اینکه بتوانید عاقلانه فکر کنید به جلوی مغز شما برود. با این حال، این احساسات اول از دستگاه لیمبیک(کنارهای) میگذرند، یعنی جاییکه هیجانات تولید میشوند. بنابراین، ما قبل از اینکه ذهن عاقلمان بتواند وارد ماجرا شود، به رویدادها واکنشی هیجانی نشان میدهیم. هوش هیجانی مستلزم برقراری ارتباط موثر بین مراکز عقلانی و هیجانی مغز است.
شکلپذیری اصطلاحی است که عصبشناسان برای توصیف قابلیت تغییرپذیری مغز استفاده میکنند. وقتی شما مهارتهای جدید هوش هیجانی را کشف میکنید و به کار میگیرید، میلیونهای عصب میکروسکپی که در مسیر بین مراکز عقلانی و هیجانی مغز صف کشیدهاند، شاخههای کوچکی از خودشان منشعب میکنند(درست مانند یک درخت) تا به سلولهای دیگر برسند. یک سلول میتواند به تنهایی ۱۵۰۰۰ ارتباط با همسایگاناش برقرار کند. این واکنش زنجیرهای اطمینان میدهد در آینده مبادرت به یک رفتار جدید آسانتر خواهدبود.
وقتی با تمرین مکرر رفتارهایی که از نظر هیجانی هوشمندانه هستند، مغزتان را تعلیم میدهید، مغزتان برای تبدیل آن رفتارها به عادت گذرگاههای مورد نیاز را میسازد. خیلی طول نمیکشد که کمکم به اطرافتان واکنشهایی نشان میدهید که از نظر هیجانی هوشمندانه است، بدون اینکه حتی مجبور باشید دربارهی آنها فکر کنید. و دقیقا وقتی مغزتان استفاده از رفتارهای جدید را تقویت میکند، ارتباطهایی که رفتارهای قدیمی و مخرب را حمایت میکرد، از بین میرود، چون شما یاد گرفتهاید استفاده از آنها را محدود کنید.
هفت عادت افراد با هوش هیجانی بالا
همه میتوانند عصبانی شوند. آسان است. اما عصبانی شدن نسبت به آدم درست، به اندازهی درست، در زمان درست، به قصد درست و به شیوهی درست… این شاید دیگر آسان نباشد. کسانی که هوش هیجانی بالا دارند، عادات و رفتارهایی دارند که در مدیریت عواطف خود و درک احساسات دیگران کمکشان میکنند. اگر شما هم میخواهید هوش هیجانی خود را تقویت کنید، باید چند مورد از اینها را به عادتی در زندگی روزمرهی خودتان تبدیل کنید.
۱. آدمهایی که هوش هیجانی بالا دارند، به احساساتشان توجه میکنند
دانیل گولمن، روانشناس و نویسندهی معروف، خودآگاهی را یکی از اجزای مهم هوش هیجانی میداند. خودآگاهی یعنی تشخیص حالات و عواطف و احساسات خود. آگاهی از چگونگی تاثیر عواطف و حالاتتان روی دیگران هم بخشی از خودآگاهی است. این تواناییِ کنترل حالات هیجانی، نیاز اولیهی هوش هیجانی است.
۲. احساسات دیگران را درک میکنند
به عقیدهی گولمن، همدلی یکی دیگر از اجزای اصلی هوش هیجانی است. همدلی یعنی توانایی درک عواطف دیگران. به منظور تعامل با آنها در حوزههای متعدد زندگی، همچون کار و مدرسه، باید بفهمید دیگران چه احساسی دارند. اگر همکارتان ناراحت یا سرخورده است، دانستن احساسات درونیاش، کمکتان میکند تا واکنش مناسبی نشان دهید.
۳. میتوانند عواطف خود را تنظیم کنند
مسلما کنترل در هوش هیجانی بسیار مهم است. اینکه احساسات خود را تشخیص میدهید و درکشان میکنید، عالی است، اما اگر نتوانید از این آگاهی بهرهای ببرید، در نهایت چندان مفید نخواهد بود. آدمهایی با هوش هیجانی بالا پیش از آنکه بر اساس احساسات عمل کنند، فکر میکنند. آنها با احساسات خود هماهنگ هستند، اما اجازه نمیدهند این احساسات برای زندگیشان تصمیمگیری کنند.
۴. افرادی با هوش هیجانی بالا باانگیزه هستند
آدمهای با هوش هیجانی بالا انگیزهی زیادی برای رسیدن به اهدافشان دارند و میتوانند رفتارها و احساسات خود را مدیریت کنند تا در نتیجه به موفقیتی بلندمدت دست یابند. شاید کمی نگران ایجاد تغییر در زندگیشان باشند، اما خوب میدانند که مدیریت این ترس، بسیار مهم است. آنها میدانند که با یک دور خیز و ایجاد تغییر در زندگی، میتوانند زندگیشان را بهتر کنند و یک قدم به اهدافشان نزدیکتر شوند.
۵. مهارتهای اجتماعی خوبی دارند
آدمهای با هوش هیجانی بالا دوست دارند مهارتهای اجتماعی قدرتمندی هم داشته باشند، شاید تا حدودی به این خاطر که با احساسات خودشان و دیگران بسیار هماهنگ هستند. آنها میدانند که چگونه باید با دیگران به طور موثری برخورد کنند و روی برقراری روابط سالم اجتماعی و کمک به موفقیت آنهایی که دوروبرشان هستند، سرمایهگذاری میکنند.
۶. هم میخواهند و هم میتوانند دربارهی احساسات خود با دیگران صحبت کنند
گاهی اوقات افراد همدل هستند و با احساسات خود هماهنگی دارند، اما در اشتراکگذاری این احساسات با دیگران دچار مشکل میشوند. افرادی که هوش هیجانی بالا دارند، نه تنها احساسات را میفهمند، بلکه میدانند که چگونه احساساتشان را به شکل مناسبی بیان کنند.
حتما میپرسید منظورم از «به شکل مناسبی» چیست! تصور کنید که روز بسیار بدی را در محل کارتان گذراندهاید. خسته و سرخورده هستید و از اتفاقاتی که در جلسهی مهمی افتاده نیز عصبانی هستید. شاید بیان نامناسب احساساتتان موجب شود به خانه بیایید و با همسرتان بحث کنید یا حتی ایمیل نه چندان محترمانهای برای رئیستان بفرستید. اما واکنش هیجانی مناسبتر این است که دربارهی این ناکامیها با همسرتان صحبت کنید و بعد هم با پیادهروی کمی تنش را از خود دور کنید و در نهایت طرح خوبی بریزید تا فردا را بهتر از امروز سپری کنید.
۷. میتوانند دلایل اصلی احساساتشان را به درستی شناسایی کنند
تصور کنید از دست همکاری سرخورده و عصبانی هستید. همینطور که احساساتتان را ارزیابی میکنید، تحلیل کنید که واقعا از چه چیزی ناراحت هستید. آیا از اعمال همکارتان عصبانی هستید، یا عصبانیت شما از ناکامیها و فشار از سوی رئیسی ناشی میشود که کار و مسئولیتهای بیش از اندازهای روی دوشتان گذاشته است؟ آدمهایی با هوش هیجانی بالا میتوانند به موقعیتها نگاه کرده و منبع واقعی احساساتشان را به درستی شناسایی کنند.
در ابتدا ممکن است وظیفهی سادهای به نظر برسد، اما واقعیت این است که زندگی هیجانی ما ممکن است پیچیده و شلوغ باشد. وقتی با عواطف قدرتمندی همچون عشق و خشم روبرو میشوید، دیگر یافتن منبع واقعی این احساسات، کار آسانی نیست.
هدف من از این مقاله این بود که شما با مفهوم هوش هیجانی آشنا بشید و سعی کردم کلیت مطلب رو براتون بزارم. برای کسب اطلاعات بیشتر لطفا کتاب هوش هیجانی دانیل گولمن رو مطالعه نمایید و همچنین در دوره هوش هیجانی دکتر علوی ثبت نمایید. تست هوش هیجانی را این هم اینجا انجام بدید.
پی نوشت: این مقاله برگرفته از سطح وب است.
خیلی عالی بود. مرسی به خاطر مطالب مفیدی که میزارید
خیلی ممنون، خوشحالم که این مطلب براتون کاربردی بود